سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سینما و ماوراء : به کجا چنین شتابان ؟؟؟؟

سه شنبه 86 آذر 6 ساعت 12:8 صبح

بسم الله....

سینما و ماورا : به کجا چنین شتابان؟؟؟
الان حدودا یکسال و شاید بیشتره، دقیقا نمی دونم چقدر ، که از شروع برنامه سینما و ماورا می گذره . برنامه‌ای حول و حوش مسائل معنوی و ماورایی که  فیلم‌هایی از این دست رو پخش می کنه  .نکته قابل توجه اینه که تقریبا فقط فیلمهای خارجی پخش می کنه، یعنی صدا و سیمای جمهوری اسلامی پس از گذشت حدود سی سال از انقلاب  داره تو زمینه‌ای که خود ما مدعی هستیم  و حرفهای تازه برای دنیا داریم، این فیلم‌ها رو نشون می‌ده .

 من نمی دونم در زمینه مسائل معنوی فیلمهای خارجی چه مطلب جدید و به درد بخوری می‌تونند داشته باشند، و اصلا تو سیستم غربی و با اون شیوه تفکر و نحوه بار اومدن انسان  این فیلمها چه دریچه‌ای رو می تونن به سمت ماورا و عالم بالا باز کنن.  شهید آوینی داخل کتاب آینه جادو ( نقدهای سینمایی )  ذیل نقد فیلم زیر آسمان برلین که از سر اتفاق سینما 4 هم اونو خیلی وقت پیش پخش کرد می نویسه: «  بنده معتقدم که درباره فیلمهای خارجی تا آنگاه که یک انقلاب بزرگ فرهنگی در آنجا رخ نداده است باید فقط در محدوده تکنیک فیلم به کند و کاو و نقادی پرداخت، چرا که اصولا غربی‌ها حرفی برای گفتن ندارند و در آن « تله بزرگ فرهنگی» که سیستم اقتصادی-سیاسی غرب توسط تکنولوژی برپا کرده است، اصلا امکان فکر کردن ورسیدن به استقلال فکری برای کسی وجود ندارد ........»  و البته ظاهرا هم گوش برادران صدا و سیما خیلی سنگینه و هم معده این تلویریون که بالاخره بیست و چهار ساعته باید برنامه پخش کنه سیری نا پذیره .

حاشیه 1 : یکی از فیلمهایی که این برنامه پخش  کرد فیلم  « هامون » ساخته آقای مهرجویی بود که شهید آوینی به علت جار و جنجال‌های ایجاد شده پیرامون این فیلم در جشنواره هشتم فیلم فجر نقد بسیار خوبی بر این فیلم می نویسند ، که البته ما هر چی سماق مکیدیم تا دوستان صدا و سیما اشاره‌ای هم به این نقد داشته باشند هیچ خبری نشد!  این مساله جاهای دیگه و در برنامه‌های دیگه و فیلم‌های دیگه‌ای مثل « نقش عشق » تکرار شد این دفعه توسط رادیوی محترم و اگه اشتباه نکنم توسط رادیو جوان ، و این مسأله کم کم شک منو داره برمی‌انگیزونه  که نکنه شهید آوینی حتی بعد شهادتش هم  داره توسط دوستان بایکوت میشه؟

حاشیه2 : در مورد شهید آوینی سوای از تعهد و تسلط عالی ایشون بر مسائل اعتقادی و فلسفی و  داشتن نگاه کاملا مذهبی ، از لحاظ تخصص و تکنیک نیز فردی متخصص هستند تا آنجایی که خیلی از افراد  مورد دار  به تسلط ایشون در این زمینه‌ها اذعان دارند.  اما متاسفانه باز هم در صدا و سیما اثری از نظرات ایشون نمی بینیم.

پ.ن: و شاید هم من آدم ساده‌ای هستم که یاد گرفتم سرم رو بندازم پائین برم دانشگاه سرمو بندازم پائین  برگردم خونه و اصلا نمی فهمم که دوره زمونه عوض شده و بعضی حرف‌ها قدیمی شدند و بعضی آدمها دیگه نیستند و بعضی‌ها هم هستند ولی آدم‌ها قبلی دیگه نیستند و...................  بگذریم .

آخرش: التماس دعا


نوشته شده توسط : r_samen

گوشم با شماست[ حرف ]


روز مرگی

سه شنبه 86 آبان 29 ساعت 12:20 صبح

بسم الله .....

کف اتاقم دراز کشیدم . خسته‌ام و بی حوصله ، زل زدم به پره های پنکه که همین جور دنبال هم  حرکت می کنن و یه دایره خاکستری رو درست کردن ، دایرهه حاصل سگدو زدن پره های بدبخته که هیچوقت به هم نمی رسن ، هیچوقت بهم نمی رسن  تا این دایره لعنتی درست شه . زل زدم به پره های پنکه و فکر می کنم، فکر میکنم به اون همه دایره های جور واجوری که  ................خلق الله توش گرفتارن ، سگدو می زنن و نمی رسن  و بعد ، به خودم فکر می کنم ، و به دایره های جور واجوری که انتظارم رو می کشن . واقعیت اینه که خودم هم ترم آخرم ، و این واقعیت آروم و قرار برام نذاشته. وقتی بهش فکر می کنم بدجور عصبی میشم،  ظاهرا کم کم باید فکر خدمت باشم ، بعدش کار  بعدش ازدواج  بعدش بچه  بعدش بدو بدو . بعدش وام و چک تضمین و ضامن و قسط بعدش بعدش بعدش.........................    بعدش دایره های جور واجور و سگدو زدن ظاهرا راه در رویی هم وجود نداره

پ.ن : به قول یه نفر ایشالا خیره
پ.ن :  خسته بودم و بی حوصله
پ.ن: ایشالا خیره !

التماس دعا


نوشته شده توسط : r_samen

گوشم با شماست[ حرف ]


رنج بودن

چهارشنبه 86 مهر 18 ساعت 7:35 عصر

بسم الله....

رنج بودن

«لَقَدْ خَلَقْنَا الْإنسانَ فیِ کَبَدٍ»

.که ما ( نوع ) انسان را به حقیقت در رنج و مشقت آفریدیم

آیه 4 سوره بلد

سیب زمینی ها هیچ وقت هیچ درد و رنج و مشقتی ندارن. واسه خودشون راحتن . درد و رنج هم از اون چیزاییه که فقط تو وجود آدمیزاد پیدا میشه منظورم از درد و رنج اون  درد فیزیکی نیست منظورم اون درد و رنجیه که  به انسانیت آدم بر می گرده  .

یه مدت پیش جایی بودم که یه مثلا استاد دانشگاه هم اونجا بود . استاده یه چند جفت گوش مفت گیر آورده بود داشت سخنرانی می کرد که آره من بعضی اوقات که میرم خونه از ترس اینکه مبادا نمره خوبی رو بد و یا نمره بدی رو خوب کرده باشم بیهوش میشم . مثلا منظورش این بود که من خیلی  حق و ناحق برام مهمه و از این صحبتها ولی منی که اونجا بودم می دونستم که همین آقا برا یه درس چهار واحدی نمره یه نفر رو که خودم هم می شناختمش از شش کرده بود شانزده ، نمره یکی دیگه هم از نه و نیم کرده بود پانزده و نیم ، عوضش نمره یه نفر دیگه رو یه هفت هشت ده نمره ای همینطوری کم کرده بود دقیقا نمی دونم از چند به چند ولی بعضی دوستان می دونن ان شاء الله تو بخش نظرات می نویسن کاش نمی دونستم لااقل اینقد نمی سوختم ازدیدن همچین وقاحتی و پر رویی .

یه چند ماهیه رئیس دانشگاهمون عوض شده و زده تو کار ساخت و ساز اساسی ،کلا سیستمش یه سیستم بلدوزریه خلاصه  یه مدت پیش جایی بودم و معاون مالی دانشگاه از دوباره مقادیری گوش مفت مناسب برای سخنرانی گیر آورده بود داشت سخنرانی می کرد که آره دانشگاه خیلی عقبه خیلی کار داره این حق دانشجو نیستش ما باید همه با هم این کار ها رو جمعش کنیم  یکی نبود بهش بگه هالو گیر آوردی مرتیکه تو خودت حدود دو ساله معاونت مالی دانشگاهی حالا که رئیس عوض شده نطقت وا . شده که فلان و بهمان تو این دو سال این چیزا یادت نبود  یعنی بوقلمون بودن تا این حد . 

و اون موقع آدم بعضی اوقات مجبوره ببینه و هیچ حرفی نزنه و بسوزه و بسازه یا این که بزنه سیم سیب زمینی بودن و خیال خودش رو راحت کنه . آسه بیاد آسه بره گربه شاخش نزنه

پ.ن : مرد را دردی اگر باشد خوش است ......درد بی دردی علاجش آتش است .

پ.ن : دانشگاه آزاد علاوه بر بیرون دادن گر گر دانشجو ، گر گر هم استاد دانشگاه می گیره حیف اسم استاد

التماس دعا

 


نوشته شده توسط : r_samen

گوشم با شماست[ حرف ]


<      1   2      

این وبلاگ در گذر زمان

راننده تاکسی
مرگ اسطوره!
زندگی...
کف با کفایت جناب آقای مدیریت
جوانک سمج
نیمه پنهان کار فرهنگی
و اما مظلومیت شهید ...
سوال و سوال و سوال
به بهانه هفته دفاع مقدس
[عناوین آرشیوشده]